رمان هایی که علاقه مندان به حجاب باید بخوانند
در رمان خواندنی و زیبای خانم رنده عبدالفتاح با نام اصلی «آیا سرم با این گنده میشه؟» یک دختر مسلمان استرالیایی که از پدر و مادری فلسطینی زاده شده است و در حومه ملبورن زندگی میکند، بزرگترین تصمیم زندگیاش را میگیرد. «أمل» دختری پرشور، با هوش و پر هیجان که در بحرانی ترین سنین زندگی عظیم ترین تصمیم خود را مبنی بر اتخاذ حجاب به صورت دائم (یا به قول خودش فول تایم) می گیرد.
خانم عالیا نراقی با راه انداختن یک وبلاگ خاطرات افراد مختلف درباره چرایی چادری شدنشان را جمع و منتشر کرده است. این خاطرات علاوه بر اینکه تبدیل به نمایشگاه پوستر شده، به صورت کتاب هم به دست مخاطبان رسیده است. فراخوانی نیز در این زمینه در وبلاگ “چی شد چادری شدم” صورت گرفته با عنوان:
فراخوان وبلاگی من و چادرم: «چی شد چادری شدم؟»عالیا نراقی در مقدمه کتاب آورده است:«همیشه با خود فکر میکردم ای کاش همه آنها که قدر چادر خود را میدانند و عاشقانه دوستش دارند از خاطره انتخاب خود بگویند تا هر کس در هر شرایطی که هست، یک نفر را هم شرایط خود ببیند که در این مسیر و برای این انتخاب حرکت کرده و به جوابی که برای او قانع کننده بوده، رسیده است. آرزو داشتم این دلایل را همه بشنوند: افرادی که قدر چادر خود را نمیدانند، افرادی که در انتخاب حجاب برتر مرددند، افرادی که در این باره دچار سوء تفاهم شدهاند، خانوادههایی که میخواهند برای این انتخاب به فرزندان خود کمک کنند و…»
این کتاب شامل نامه هایی است که میان یک دختر دانشجو و مادرش رد و بدل می شود. این دختر دانشجو که در شهری غیر از محل زندگی اش تحصیل می کند؛ در خصوص مسائل مختلفی پیرامون پوشش، حیا، روابط آزاد و نگاه های فمنیستی به مسائل زنان و بسیاری از مباحث روز جامعه، سؤالات و مشاهداتی را مطرح می کند. مادر او نیز سعی می کند با بهره گیری از عطوفت مادرانه و استفاده از رابطه ی پر احساس و انگیزه مادر و دختری، فرزندش را در مسیر جدید زندگی اش همراهی و هدایت نماید.
گفتگوهای ساده، شیرین و بدور از تکلّف این دو، فضای جالبی را برای مخاطب فراهم می کند. در نگاه اول می توان دریافت که این کتاب تا حد قابل قبولی توانسته است به مسائل مربوط به زنان خصوصاً حجاب و عفاف بپردازد و به برخی سؤالات و شبهات پاسخ دهد.